بدون عنوان
سلام عزيز دل ماماني امروز دوشنبه يكم ديماه سال نودوسه پنج ماه و سيزده روزه كه بدنيا اومدي. بايد بگم با رورواكت خوب تا مي كني و دوسش داري و خوب ميرونيش اما شيرخوردنت هنوز خوب خوب نشده. ديشب كه شب يلدا بود خونه خاله زهرا بوديم و شما باز شير نميخوردي و تو بغل بابايي دنبال مميي مي گشتي و همه تعجب ميكردن آخه يعني مامانيتو نميشناسي؟جيگرماماني نميدونم چرا اينطور شدي... ماماني هم از همين صحنه فيلم گرفته تا وقتي بزرگ شدي ببيني خودت كه دنبال مميي تو بغل بابايي ميگشتي الان تو خواب ناز هستي و تا صبح هي مي افتي و ماماني تا صبح تو رخت خوابت ميذاره... وقتي مهموني ميريم نظم خوابت به هم ميريزه و وقتي خونه ميريم بيدار ميشي و بازيگوشي مي كني و ...
نویسنده :
ديلا
21:52