امير عباسامير عباس، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

جان ني ني

بدون عنوان

1394/12/11 15:28
نویسنده : ديلا
83 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم

امروز سه شنبه يازدهم اسفندماه سال 1394 درست يكسال و هفت ماه و بيست ودو روزت هست وانشالله هجدهم اسفند بيست ماهت تموم ميشه و عيد امسال كه نزديك هم هستم بيست و نيم ماهه ميشي.

الان كه تو خواب ناز هستي ماماني وقت كرد بياد و شما پريشب كه رفتيم خونه خاله و ماشين خواب رفته بودي و عرق هم كرده بودي هادي پسر خاله كلاهت رو كاپشنت رو درآورد و فكر ميكنم اونجا باز سرماخوردي.

نمي دونم چرا انقد عرق مي كني و زود زود سرما ميخوري.موقعي كه ميخوابي عرق زايد مي كني نه تو ماشي بلكه خونه هم كه لباس زياد تنت نيست وقتي ميخوابي عرق مي كني مخصوصا سرت.

انشاالله كه زود زود خوب ميشي.از ديروز حال نداري و شب هم بي تابي كردي تا صبح و يكم تب داشتي كه پروفن دو بار از ديشب بهت دادم و صبح هم سرماخوردگي دادم.

خدا رو شكر از ديروز يكم بهتر شدي و بازي مي كني.بيشتر از دو هفته ميشد حموم نمي بردمت بخاطر اينكه جمعه ها ميريم خونه عزيز و خونه اونا شب مي مونيم و نمي تونم ببرمت حموم.امروز با اينكه سرماخورده بودي بردمت آبتني بازي كردي.البته فكر مي كنم حموم رفتنت بد نبود يكم بهتر شدي.اما يكم از ديروز آبريزشت قطع شده. خدا نكنه باز بينيت بگيره چون ماماني تحملش كم شده آخه نمي توني نفس بكشي وشير بخوري با اينكه قطره بيني هميشه مي ريزم اما دوره اش رو مي گذرونه يعني يك هفته طول ميكشه تا گرفتگي بينيت خوب بشه.

مثل قبل ها بهت زياد شربت ابنا نميدم چون سرماخوردگيت جزيي ميشه البته دارو هم عوارض داره.

با اينكه بعد قطره  آهن هر شب بهت ليمو شيرين ميدم ميخوري يا آبشو ميخوري ولي باز بدنت ضعيفه و زود سرما ميخوري.

ايشاله كه خوب ميشي عزيز دلم.بوس

تازگي ها خيلي نقاشي زياد ميكشي و همش خودكار ميگيري به دستت و دفتر و پاركت هم نقاشي مي كني.هفته پيش هم يكمي شلوغ كردي و تلويزيون هم كه دستت به پايين ميرسه نقاشي كردي و خلاصه بگم شيطون تر شدي و ماماني رو به زحمت ميندازي.به زور تلويزيون رو تميز كردم. امروز هم صندلي كامپوتر بابا رو نقاشي كردي جيگركي...چشمک

پريروز عصر يكشنبه نهم اسفند رفتيم هونه ايليا اينا براي داداش ايليا كه اسمش برديا هستش و دو ونيم ماهشه و ني ني هست كادو برديم.دو تا ني ني اونجا ديدي يكيش هم پسرعموي ايليا كه يك ونيم ماهه هست.خدا بگم خيلي بهم شبيه اند وشما نازشون ميكردي.اونجا يكم بازي كردي و خوابت مي اومد يكم اذيت شدي ديگه اومديم خونمون.قربونت بره ماماني كه شام نخوردي و نه ونيم شب ناناي كردي و ساعت 4 صبح بيدار شدي و يكم بازي كردي و پنج دوباره خوابيدي.

خيلي آب بازي رو دوست داري و ان ان هات هم به قول خودت با آب ميشوري و دستمال ميزني و تميزشون مي كني. خيلي حساس هستي مخصوصا دستت كثيف باشه زود ميخواي كه بشورمش.

وقتي عزيزهم ماچت مي كنه با دستت صورتت رو پاك مي كني و عزيز مي خنده..

اين جمعه هادي هم با مامانش رفته بود خونه عزيز و ما رو بابايي بردو روز راي گيري نمايندگان هم بود و شما براي اولين بار با مامان و بابا رفتي پاي صندوق ها راي گيري...بغلتشویق

عشقم وقتي ميره آشپزخونه و جلوي پنجره ميشينه و بيرون رو نگاه مي كنه آب كه دم دستش باشه شيشه پنجره رو با آب ميشوره.

الهي قربونش برم كه ميخواد خونه تكوني امسال به ماماني كمك كنه.

دستمال هم دستش باشه ميز عسلي ها رو و پاركت رو تميز ميكنه..

الهي ماماني فدات بشه كه چقدر بچه ناز و حرف گوش كني هستي.ايكاش غذات هم خوب بخوري و من ديگه فكر و دغدغه نداشته باشم.هميشه براي غذا خوردنت استرس دارم پسملي ام..

بابايي كه سرش ميره تو گوشي ميري از بابايي گوشي و ميگيري و اون ور اتاق ميزاري و به بابا نميدي بخاطر اينكه ميخواي باهات بازي كنه.

بازي كردن با مامان و بابا رو خيلي دوست داري جيگرم.

مخصوصا دالي بازي رو.قربون اون زبون شيرينت برم كه چقدر دالي رو ماه مي گي..بوسبغلچشمک

دندوناي نازت هم تقريبا 16 تاش دراومده و غذا رو ميتوني بجوي قربونش برم.نميزاري كه دندونات رو بشمرم به زور دهنت رو باز مي كنم ميشمرم...هیس

شايد تا عيد نتونم بيام وبت چون از اين هفته ميخوام ديگه خونه تكوني رو شروع كنم.ديروز هم با بابايي رفتيم برات يه دست لباس لي خريديم.قربون پسرگلم برم كه همش ميگه جي جي و لباساشو دوست داره.الهي فدات بشم خوش تيپ جونم.با لباس لي وكمر قهوه اي خيلي خوش تيپ تر ميشي.چشمکتشویق

منو ببخش عزيزكم دير ميام

وقت نمي كنم...زیبا

دوست دارم

بوست مي كنم شيرين زبونم

فداي گل پسرم ميش

تا عيد

باي بايبای بای

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جان ني ني می باشد