بدون عنوان
سلام طاهاجون عزيز دلم
امروز يكشنبه (93/06/30) دقيقا دو و نيم ماهه كه متولد شدي و به جمع ماپيوستي و روز به روز دوست داشتني تر و بانمك تر ميشي. با خودت حرف ميزني و قغ قغ ميكني و ميخندي و همه دهنتو باز مي كني جيگر ماماني. بايد بگم بيشتر از همه كس ماماني خوب ميشناسي و بهش ميخندي الهي فداي اون خنده هاي قشنگ و نازت بشم كوچولوي ماماني.البته بابايي هم خوب ميشناسي و باهاش بازي مي كني.با كمك ماماني ميشيني و مي ايستي و قدماي كوچولو برميداري فداي قدماي نازت برم كه زود خسته ميشي تازه ماماني به شكم روي توپ باشگاه ميذاره و شما سرتو بلند مي كني و اين ور و اون ورو نگاه مي كني جيگركي. از ماه دوم ماماني هر روز اين كارارو باهات انجام ميده تا بتوني زودتر راه بري و هر روزصبح يا هرموقع كه پوشاكتو عوض ميكنه شكمتو ماساژ ميده و يه كم نرمش مي كني با كمك ماماني و خيلي هم خوشت مياد... بايد بگم از ماه دوم هم خوابت خوب شده و شيرتو ميخوري و ميخوابي البته خوابت هنوز منظم نيست و هر وقت دوست داري ميخوابي و بعضي وقت ها شيطوني مي كني و فقط ميخواي بازي كني.بوس بوس