امير عباسامير عباس، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

جان ني ني

بدون عنوان

1394/3/16 17:49
نویسنده : ديلا
187 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق ماماني

طاهاجونم

الهي ماماني فدات بشه كه روز به روز بانمك تر و خوشگل تر ميشي..قربون اون زبون شيرينت بشم من مامانيبوس

هفته گذشته پنجشنبه رفتيم خونه عزيز از اونجا خونه باجي و عيادت دايي علي..

پنجشنبه كه هفتم خرداد بود تولد دختر عمو فرشيد نورا جون بود و ما نتونستيم بريم چون برديمت دكترمعصومي.

به زور نه كيلو شدي اما متاسفانه وزنت خوب پيش نميره چون غذا خوب نميخوري.قبلا يه كم ميخوردي اما يك هفته هست اصلا دهنتو باز نمي كني چيزي بخوري اشتهات مثل اينكه كور شده.لب به هيچ چي نميزني حتي ماست كه انقدر دوست داري اونم نميخوري. قط آب هندوانه دوست داري بخوري دكتر هم از آبميوه و ميوه منعت كرده بخاطر وزنت.

ماماني نميدونه ديگه چيكار كنه جيگرم.همه چي مي پزم اما نميخوري فقط سيب زميني سرخ كردني اونم دو سه تا ميخوري.

دكتر گفته ليست غذاهايي كه ميخوري دوهفته ديگه براش ببرم كه بيست تا بشه اما چي بنويسم كه فقط يكي دو جور ميخوري.

الان از خواب بيدار شدي و گريه كرد ي و نميزاري ماماني بنويسه.تا الان پنج دند ون درآوردي و يكي ديگه هم داره نمايان ميشه.

غذا كه قبلا يكم ميخوردي يه هفته ميشه اصلا لب به غذا نميزني و فقط شير ميخوري. وقتي دهنت ميزارم درمياري و بيرون ميريزي.آخه ماماني چيكار كنه جيگرم كه هر غذايي ميپزه نميخوري فقط آب هندونه و سيب زميني سرخ كرد ني دو سه تا...

تاز گي ها صداي اذ ان واكنش نشون ميدي و اذان ميگي و قرآن كه ميخو نه گوش ميدي .البته هر آهنگي هم كه تلويزيون ميخونه با خودت مي ر قصي.

هنوز راه نميري اما رورواكتو مثل گاري ايستاده ميروني و هل ميدي.

نورا جون تارگي ها چند قدم برميداره.اما شما با رهاجون پيش ميرين چون هر دوتون يه روز كتولد شدين امانورا چهل روز از شما بزرگتره...

جيگرمامان ديگه نميزاري بنويسم خيلي شلوغ مي كني بعدا ميام...

بوس بوس نفس مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جان ني ني می باشد