امير عباسامير عباس، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

جان ني ني

بدون عنوان

1395/8/4 23:09
نویسنده : ديلا
42 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم

امروز سه شنبه چهارم آبان ماه سال 1395 دقیقا 27 و نیم ماهت هست.

یکشنبه هفته قبل که 25 ام مهرماه بود.پدربزرگ بابایی بیمارستان بستری بودن فوت شدن و شما دوشنبه باز شب سرماخوردین و مراسم سومش که سه شنبه میشد نرفتیم و شما شبش خیلی اذیت شدی و هی بیدار میشدی.

روزسه شنبه بعداز ظهر شیشه شیرت رو که تو اتاق خواب بود گفتی بع هست و اومدی با لیوان یکم شیرخوردی.از چند روز پیش هم مامان هی میگفت دیگه بزرگ شدی و شیشه ات هم بع شده و باید بندازیش آشغال و این که نی نی ها شیشه شیر میخورند و شماکه شب دوشنبه دختر منیژه خانم که نی نی دوماهه بود و دیدی شیشه میخوره مامانش گفت که شما دیگه بزرگین و باید بالیوان بخورین وبه مامانی گفت هرموقع طاها با لیوان شیرش رو خورد بهم خبر بده براش جایزه بگیرم.

خلاصه اون شب یعنی سه شنبه شب باز یادت افتاد و رفتی سراغ شیشه شیرت.چون بهش وابسته بودی و بدون اون نمی تونستی بخوابی باید با بالشت میخوابیدی و شیشه میخوردی و میخوابیدی.

اینم بگم بالشت هم خیلی دوست داری و با اون میخوابی و اگه دستت نباشه گریه می کنی هی بیدارمیشی و بالشت رو میخوای.

تااینکه روزچهارشنبه که بابایی خونه نبود بعد از ظهر با میل خودت شیشه ات را بردی انداختی کابینت زیر سینک ظرف شویی.و مامانی خیلی تعجب کرد از این کارت.گفتی بع شده میندازم سطل آشغال با اون زبون شیرینت عزیزکم.

اما شب باز یادت افتاد و نق زدی و رفتی سراغ کابینت تا پیداش کنی اما دیگه اونجا نبود و شما کمی زاری کردی و یکم با لیوان شیرخوردی و رفتی نانای کردی.

سه چهار روزدنبالش بودی و هی میرفتی سراغ کابینت و دنبالش می گشتی اما دیگه خبری از شیشه ات نبودو بایدکم کم  با نبودن شیشه ات کنار می اومدی و الان درست یک هفته میشه دیگه بالیوان شیر میخوری ومامانی از اینکه خودت ترکش کردی خیلی خوشحال شد.

بالاخره جیگرمامان موفق شد شیشه رو ترک کنه وبا لیوان شیربخوره.بوس

الهی مامانی فدات بشه که وقتی دنبال شیشه ات می گشتی جیگرم می سوخت می خواستم پیداش کنم و بیارمش اما چون خودت با میل خودت دور انداخته بودین میخواستم ترکش کنی.

خدا رو شکر که ترکش کردی چون اولا دیگه ماشاالله بزرگ شدی ثانیا مامانی به فکر دندونات بود چون شیشه دندون رو خراب می کنه.

البته بخاطر ترک شیشه ات بابایی برات جایزه ماشین خرید.

الان چند روزه سرماخوردی و بینی ات باز گرفته اما خدا رو شکر شیرت رو هنوز هم خوب میخوری.

انشاالله که زود خوب بشی چون مامانیدیگه طاقت مریض بودنت رو نداره البته خوب شدی اما نه کاملا.

نسبت به بچه های دیگه زود عرق می کنی و زود هم سرما میخوری نمیدونم چرا..غمگین

اما خیلی جیگر شدی و روز به روز شیرین تر و بانمک تر میشی.

فدات بشم

دوست داریم

 من وبابایی

عاشقتیم

بوسبوسبوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جان ني ني می باشد