بدون عنوان
سلام نفسم همه زندگي ام امروز شنبه بيستم ديماه شش ماه و دو روزه كه متولد شدي. عشق ماماني روز به روز داري نازترميشي و از چهارشنبه هفته گذشته كه دهم ديماه ميشه داري ميشيني و خم ميشي و پاهاتو ميگيري.خيلي خوشحالم كه داري ميشيني عزيز دلم.فعلا كه كه چهاردست وپا نميتوني بري. شيرخوردنت هم هنوز خوب نشده و روز به روز داري ضعيف ميشي و ماماني خيلي نگرانته نفسم. از همون چهارشنبه يواش يواش بهت سرلاك برنج ميدم يه ذره ميخوري و زده ميشي دو روز هم نتونستم بهت سرلاك بدم.. يعني روز سه شنبه كه عقدكنون دايي محسن بود و پنجشنبه هم كه بله برونش بود و مراسم شب چهارشنبه خونه عروس بود شما چون خونمون خيلي ساكت هست و شما خونمون آ روم هستي مهموني يا جاهاي...
نویسنده :
ديلا
10:41